شیشه یکی از مواد مورد نیاز بشر در تمام ادوار بوده و هست. در این مطلب به شرح شیشه ساز و شیشه سازی نوین می پردازیم.
شیشهساز
در روزگار باستان بینالنهرین در توسعه لعاب سفالسازی سرآمد دیگر کشورها بوده است. با در نظر گرفتن اینکه ترکیبات لعاب و شیشه یکی است عجیب نیست که صنعت شیشهسازی در بابل، سومر و آشور پیشرفت کرده است. باستانشناسان ثابت کردهاند که شیشهٔ واقعی (که با شیشهای که مصریها از گداز دُرکوهی و یا آهک و قلیا بدست میآوردند فرق داشت) در هزارهٔ سوم پیش از مسیح در سومر وجود داشته است و پس از هزار سال به مصر وارد شده ولی مصریها تا ۱۵۰۰ پیش از میلاد شیشه نمیساختهاند. وجود لوحههای پزشکی بابلی و بویژه لوحههای فنی و دارویی آشوری دربارهٔ صنعت شیشهسازی در سال ۶۲۵ پیش از مسیح دلیل محکمی است بر اینکه صنعت شیشهسازی پیشرفتهای در همسایگی ایران وجود داشته است. از خوزستان یعنی ناحیهٔ عیلام ما مدارکی از شیشهسازی در دست داریم که نشان میدهد این صنعت در سدهٔ سیزدهم پیش از مسیح در آنجا وجود داشته است.
گیرشمن بطریهای شیشهای زیادی را از حفاری معبد چغازنبیل بدست آورده است و همچنین تعداد زیادی لولههای شیشهای که قطر خارجی آنها ۲۵/۱ سانتیمتر و قطر سوراخ آنها ۶/۰ سانتمیتر و درازای آنها ۷۵ سانتمیتر بوده مکشوف شده، این شیشهها از حلقههای شیشهای مات سیاه و سفید ساخته شده و به نظر میرسد که در شبکهٔ پنجره از آنها استفاده میشده است. درب یک پرستشگاه شیشهٔ خاتمکاری به رنگ سیاه و سفید و بعضی تکههای آن آثار زر و سیم گداخته شده داشت. با اینهمه از زمان هخامنشیان شواهد کمی دال بر استفادهٔ کلی از شیشه در دست است. در میان گنجینههای غنی تخت جمشید فقط چند ظرف شیشهای هست که با شیوهٔ دمیدن تهیه شده و بعضی از آنها دارای آرایههای شفافی است که با چرخ مته درست شده و رنگ نشده است. اما یکی از سفیران آتن در بارگاه هخامنشی در آن زمان مینویسد که ایرانیان شراب را از پیالههای شیشهای مینوشیدند. اریستوفانس (۴۴۸- ۳۸۵ پیش از مسیح) نیز این عادت ایرانیان را دیده و آن را در نمایشنامهٔ آشارنیان (The Aecharnians) خود آورده است.
در زمان سلوکیها، صنعت شیشهسازی را فنیقیها در کرانهٔ دریای مدیترانه در شهر صیدا بنیاد کردند. با اینکه پلینی اختراع صنعت شیشهسازی را به فنیقیها نسبت میدهد ولی امروز عقیده عمومی برآنست که آنها این صنعت را از بابلیها آموختند. این با افسانهٔ تلموذی که میگوید یهودیان در زمان اسارت دوم خود شیشهسازی را آموختند تطبیق میکند. شیشه فنیقیها و یهودیان پیش از آغاز امپراطوری روم بسیار با ارزش بود. با کشف اشیاء زیاد شیشهای زمان پارتها و ساسانیان میتوان چنین پنداشت که صنعت شیشهسازی تقریباً در همان زمان در ایران شایع بوده است.
مهارت شیشهسازان ساسانی بسیار قابل توجه است، اینان به ویژه در هنر تزئین شیشه با چرخ شیشهبری کاملاً استاد بودند. یکی از زیباترین نمونههایی که به دست ما رسیده جام خسرو اول است که امروز در کتابخانهٔ ملی پاریس نگاهداری میشود.
چنین به نظر میرسد که شیشهسازان، مانند دیگر پیشهوران، سبک شیشهسازی خود را تا دورهٔ اولیهٔ اسلام حفظ کردند. اشیاء شیشهای زیادی در سامره اخیراً در ری پیدا شده است. تصویر ۲۵۰ اشیاء شیشهای که با چرخ تزئین یافته و متعلق به سدهٔ هفتم تا دهم میلادی است نشان میدهد این اشیاء در ساوه و ری پیدا شده است. ظرفهای شیشهای معمولی که ظاهراً با دمیدن درست میشد. روشن و بینقش و نگار بود. شیشههای با ارزشتر را نخست دمیده و به شکل قالب ساده درآورده و سپس بانیهای بلند و راست قالب میگرفتند. و اغلب در حالی که شیشه مذاب و نرم روی نی بود شیشهساز آن را به سرعت چرخانده و بدین ترتیب خطوط مارپیچی بر روی آن درست میکرد. سایر اشیاء شیشهای را به شکل شانهٔ عسل درآورده، و برخی دیگر را آرایش به اصطلاح چشم کبوتری دادهاند. از همان اوائل دورهٔ اسلامی شیوهٔ آشوری تزئین در ایران مشاهده میشود، این شیوه عبارتست از تزئین اشیاء با نخ، حلقه یا گلولههای شیشهای به رنگهای مختلف. تزئینات بسیاری از این شیشهها روی بدنههای شیشهای چسبانده شده، و در برخی نام استاد و محل ساختن آن نوشته شده است.
پس از استیلای مغول، پیشه و صنعت شیشهسازی در ایران رو به افول گذاشت. بین سال ۱۶۶۴ و ۱۶۸۱ میلادی که شاردن به ایران مسافرت کرد چندان تحت تأثیر مهارت شیشهسازان و استادان ایرانی قرار نگرفته است. وی پس از تعریف و تحسین از سایر هنرها و پیشهها فصل نوی را چنین آغاز میکند: «شیشهسازی صنعتی است که ایرانیان از آن اطلاعی ندارند. در سراسر ایران کارگاههای شیشهسازی هست، ولی بیشتر شیشهها پر از لکه و آبدانه است و رنگشان خاکستری است… شیشهسازی شیراز از همه زیباتر است و شیشهسازی اصفهان از همه بدتر است زیرا خورده شیشهها را دوباره آب میکنند.» رافائل دومان کشیش نیز این را تایید میکند، وی در ۱۶۶۰ به ایران مسافرت کرده و مینویسد شیشهگر اصفهانی فقط شیشه شکستهها را دوباره آب میکند، در صورتی که شیشهگر شیرازی شیشه نو میسازد. با اینکه شاه عباس بزرگ کوشش کرد که صنعت شیشهسازی را به وسیلهٔ هنرمندان ونیزی بار دیگر احیا کند ولی شیشهگران در سدههای بعد فقط شیشهٔ پست معمولی مورد نیاز محل خود را تهیه میکردند. پولاک که در ۱۸۵۹ به ایران مسافرت کرده مینویسد که تقریباً هر شهر بزرگ در ایران یک کارگاه شیشهسازی برای مصرف خودش داشت ولی شیشهٔ قم و شیراز از همه بهتر بود. شیشههای این دو شهرستان در تصویر۲۵۲ نشان داده شده است.
شیشهسازی نوین
شیشهگر خانه یا کارخانهٔ شیشهگری عبارت از یک کورهٔ شیشهگری بزرگ است. آتشخانهٔ این کوره از سطح زمین پایینتر است و چند پله میخورد. سوخت آن بوتههای خار صحرایی و در سالهای اخیر نفت است که از سوراخ یا کلاف کوره به درون فرستاده میشود و شعله از میان زنبورک نسبتاً کوچکی که در کف کوره است گذشته وارد اتاق پخت میشود.
کف اتاق پخت به صورت چال دایرهای دور پنجره است. خورده شیشه از دهانه توی چال ریخته شده و اگر خورده شیشه به اندازه کافی نباشد مواد خام شیشه به نام عیار به آن اضافه میشود. مواد خام شیشهسازی تهران از قم بدست میآید. برای بیرون آوردن مقداری از مواد گداخته (گیرونه) از چال، شیشهگر لولهٔ دم یا دستگاه خود را از سوراخهای کوچکی که در چهار دیوار کوره است فرو میکند، شعلهٔ آتش نیز از همین سوراخها بیرون میآید. بدین طریق شیشهگر آتش را روی شیشه داخل کوره میفرستد و آن را داغ نگاه میدارد. در همان زمان میتواند گلولهٔ شیشه را که در ته نی وی قرار دارد در جلو سوراخ نگاه دارد که داغ بماند و این کار را ضمن باد کردن (فوت کردن یا پف کردن) انجام میدهد. جلو هر سوراخ کار یک داپو (تخته سنگ) که از سنگ برگان (سنگ نرم) درست شده قرار دارد.
این تخته سنگ وزن سنگین لولهٔ دم را متحمل شده و در عین حال به مثابه میز کار شیشهگر است. وقتی که باد کردن تمام شد شیشه را با آهن سرد به نام واگیره از دستگاه جدا میکند. شیشه ساخته شده را ۲۴ ساعت در گرم خانه نگاه میدارد. اشیاء شیشهای (زجاج) امروز بینقش و نگار بوده و فقط برای مصرف است. این اشیاء شامل بطریهای بزرگ کپ سرکه، مرتبان، تنگ، حقه، بانکه (مربایی)، شیشهٔ قوه برای دستگاه تلگراف قدیمی، شیردان، گلدان و گلون که برای روشنایی سقفهای گنبدی به کار میرود، تهران کارخانه شیشهسازی نوینی که با ماشینآلات خارجی کار میکند دارد، در صورتی که اصفهان کارگاه شیشهسازی قدیم خود را قدری توسعه داده است، به این صورت که شیشهٔ گداخته شده را کارگران از کوره بیرون آورده و توی قالب میریزند و با هوای فشرده شده آن را باد میکنند.