حال صنعت شیشه در مجموع چگونه است؟ هنگام پاسخ دادن به این پرسش باید محتاط بود چون هر یک از بخشهای آن، شرایط ویژهای دارد و نمیتوان یک حکم کلی صادر کرد.
بیتوجهی به این واقعیت اساسی سبب میشود که برای همه بخشهای آن نسخه واحدی پیچیده شود. هر کسی با کمترین آشنایی با وضعیت و چالشهای پیشروی این حوزه، میداند که دردها و درمانها، بسته به بخش و قسمتی که از آن سخن گفته میشود فرق دارد. در نگارش این یادداشت بیش از هر چیز به گفتهها و گزارش اهالی این صنعت تکیه کردهام زیرا بر این اعتقادم که هیچکس بهاندازه فعالان یک صنف در جریان وضعیت کسبوکار و چالشها و فرصتهای پیشرو نیست. در همین راستا گسترشنیوز در یک ماه گذشته با شمار زیادی از تولیدکنندگان کوچک و بزرگ این صنعت به گفتوگو نشسته و نظر مدیران و مسئولان آنها را درباره جوانب مختلف کسبوکارشان جویا شده است. اگر بخواهیم تصویر به نسبت کاملی از وضعیت این صنف صنعتی مهم ارائه کنیم نباید ۴موضوع مهم را از نظر دور نگه داریم: کسبوکار، ظرفیت تولید، صادرات و فناوری. در اینجا مجال پرداختن به همه ابعاد این صنعت را نداریم پس در گام نخست سعی میکنیم وضعیت کسبوکار در صنعت شیشه را بهصورت اجمالی بررسی کنیم. حال هر صنعتی پیش از هر چیز به وضعیت بازار و کسبوکار بستگی دارد چون وضعیت بازار، ظرفیت تولید را مشخص میکند. متاسفانه این روزها بیشتر مدیران کارخانهها بازار کسبوکار را رضایتبخش نمیدانند. بخش زیادی از رکود به وجود آمده، نتیجه رکود عامتری است که برای کل بازار و اقتصاد کشور به وجود آمده است. نگفته پیداست که نمیتوان نقش سوءمدیریتها و سیاستهای بحثبرانگیز و کارشناسینشده را در ایجاد یا تقویت رکود بیتاثیر دانست و ما در ادامه بررسیها درباره تکتک آنها سخن خواهیم گفت اما هر ذهن واقعبینی میپذیرد که درحالحاضر، کمتر حوزه تولیدی و خدماتی یافت میشود که کسبوکارش در اوج باشد. رکود دامن همه بخشهای صنعت شیشه را گرفته اما بار رکود بر شانههای ۲بخش، بیشتر از سایرین سنگینی میکند: شیشههای خودرو و ساختمان. البته این وضعیت چندان عجیب نیست چون صنعت خودرو و مسکن و ساختوساز در رکود به سر میبرند. بهویژه، عرصه بر آنهایی که فقط شیشه خودرو تولید میکنند یا بهطور عمده روی این نوع تمرکز کردهاند تنگ شده است. سنگینوزنهایی مثل صنایع شیشه گیلان و سایپاشیشه، سختترین روزهای تاریخ خود را پشت سر میگذارند و کمترین انتظاری که میرود آن است که هر چه زودتر به وضعیت طلبهای چند دهمیلیاردی آنها رسیدگی شود. در بخش شیشههای ساختمانی هم با انجام اصلاحاتی میتوان از تاثیر نامطلوبی که رکود بخش ساختمان بهجا میگذارد کم کرد. از همه مهمتر، بازنگری قوانین است. برای نمونه شهرداریها میتوانند رویکرد مساعدتری در قبال نمای شیشهای ساختمانها داشته باشند. گفتوگو با فعالان این حوزه و توجه به تجربه کشورهای دیگر نشان میدهد برخلاف تصوری که همگان دارند شیشه به لحاظ مقاومت و امنیت دستکمی از مصالح ساختمانی کلاسیک ندارد. این تدبیر میتواند سرانه مصرف شیشه را تا حدی به میانگین جهانی نزدیک کند. اصلاح قوانین میتواند به رونق بازار و تولید یکی از زیرمجموعههای نوظهور صنعت شیشه که شیشههای تزئینی یا دکوراتیو باشد کمک کند. بیشتر فعالان این حوزه، تولیدیهای کوچک و متوسطمقیاس هستند و عمر بسیاری از آنها هنوز دورقمی نشده است. خوشبختانه چند سالی است که فرهنگ استفاده از شیشههای تزئینی اندکی جان گرفته اما هنوز همهگیر نشده است. تعداد شرکتهای تولیدی که در این وادی فعالیت میکنند زیاد است و یاریرسانی به آنها در کنار اشتغالی که میآفریند میتواند صادراتمحور شود و درآمد ارزی خوبی را نصیب کشور کند. رفع قوانین غیر لازم و کمک به مطرح شدن این قبیل کارخانهها میتواند راهگشا باشد. مشکل اصلی این نوع تولیدیها جانیفتادن فرهنگ استفاده از تولیدات تزئینی آنهاست. به نظر میرسد که عاجلترین راه برای حمایت از آنها تسهیل حضور در نمایشگاههای مرتبط باشد زیرا فرهنگسازی پیش از هر چیزی در گرو دیده شدن است و نمایشگاه فرصتی است برای نمایش و اعلام وجود.