موزه لوور پاریس:سفر به نقاط مختلف دنیا و دیدن آنچه از گذشته تا کنون ساخته شده نه تنها برای اهالی هنر و معماری دلچسب است، بلکه هر کسی را به ستایش وا می دارد. سیر تحول بناها از گذشته تاکنون بر هیچ کس پوشیده نیست و تفاوت آثار قدیمی و جدید به آسانی قابل تشخیص است. شاید در وهله ی اول از تصور یک بنای کاملا مدرن در دل یک بنای کاملا کلاسیک دل زده شوید اما در واقعیت با دیدن نمونه ی شاهکاری از این ترکیب به وجد می آیید. بسیاری از شما نام موزه ی لوور پاریس را بسیار شنیده اید، اما از بخش الحاقی آن چه می دانید؟ با ما همراه باشید تا درباره ی یکی از زیباترین و حیرت انگیز ترین بناهای معماری که از ترکیب گذشته و امروز شکل گرفته بیشتر بدانیم…
آن چه امروز با عنوان موزه ی لوور شناخته می شود، کاخ پادشاهان فرانسه در قرن های 14 و 15 میلادی است. از این رو ساخت و ساز در حریم این موزه همچون سایر آثار تاریخی با ارزش دنیا محدودیت های بسیاری دارد. هنگامی که طراحی بخش الحاقی موزه ی لوور به مسابقه گذاشته شد، مسلما طرحی می توانست بر سایرین برتری یابد که هیچ سنگینی در فضای مجموعه ایجاد نکند و در مخروط دید بازدیدکنندگان و نیز نورگیری موزه مشکلی به وجود نیاورد.
هرم شیشه ای ورودی موزه ی لوور پاریس که توسط آی.ام.پی (I.M.Pie) طراحی شد، شکلی شبیه کوه یخ دارد و از داخل آن یکی از بزرگ ترین و زیباترین موزه های دنیا در معرض دید قرار می گیرد.
آی.ام.پی در 1917 در چین متولد شد. در هجده سالگی به قصد آموختن معماری در دانشگاه ام آی تی و هاروارد چین را ترک کرد. در سال 1960 شرکت آی.ام.پی و همکاران را تأسیس کرد. او عموما به طراحی ساختمان های با پوشش شفاف و شیشه ای می پردازد و شهرتش معمولا به طراحی های دقیق، هندسی و منطقی اش بر می گردد.
در واقع موضوع ورودی موزه ی جدید لوور، یکی از اساسی ترین مسائل طراحی این مجموعه به شمار می رفت. آی.ام.پی از همان ابتدا بهره برداری از یکی از سه ورودی موجود را مردود دانست. از این رو استفاده از ورودی کاملا مجزا و جدیدی را پیشنهاد نمود. او این ورودی را در مرکز میدان ناپلئون که مرکز ثقل نهایی مجموعه ی لوور جدید به شمار می رفت، مستقر کرد. این ورودی با فاصله ی مساوی از سه جناح لوور، امکان دسترسی مستقیم توریست ها را به بخش های مختلف موزه میسر می ساخت. به این ترتیب یکی از نامطلوب ترین مشخصه های لوور قدیم که طی مسیرهای طولانی ناخواسته از میان بخش های مختلف موزه بود، برطرف شد.
هرم موزه ی لوور ارتفاعی برابر 21.5 و طولی برابر 35 متر داشته و توسط ساختمان اصلی موزه احاطه شده است. ساختمان آن شامل 612 قطعه شیشه ی لوزی شکل است که بر روی یک سازه ی فولادی به شکل هرم نصب شده است. هر سطح هرم از خرپاهای متقاطع با اندازه های مختلف تشکیل شده که به صورت موازی با یال ها قرار گرفته اند. اعضای فشاری خرپاها که شامل اجزای وقانی و عمودی می شود، از مقاطع جعبه ای ساخته شده اند و اعضای کششی تحتانی و مورب، میله ها و کابل ها هستند. قطعات شیشه ای در این حالت، توسط پیچ هایی به نقاط تقاطع اجزای فوقانی متصل شده اند، بدین ترتیب در عین پیوستگی، از سیستم سازه ای جدا هستند.
سیستم سازه ای انتخاب شده به خوبی توانایی مقابله با نیروی باد موجود در سطح هرم را دارند. در این حالت سازه به خوبی مکش وارده به شیشه ها را تحمل می کند. 16 کابل کششی، اتصالات را در طول اجزای تحتانی خرپاها به هم متصل کرده و باعث یکپارچگی کل سازه می شوند. سازه ی هرمی شکل به طور مشخص مطابق سنت فرانسه و با ترکیب دقیق و ماهرانه ای تضاد موجود بین اجزای کششی و فشاری را در معرض دید قرار می دهد. این سازه که در گروه طرح های مینیمال قرار می گیرد، اساسا جهت مقابله با کشش از همان روش نگهداشتن دکل کشتی با طناب هایی که کارشان محکم نمودن دکل است، با بهره گرفتن از کابل های کششی استفاده شده است.
آی.ام.پی امیدوار بود که از طریق احداث یک هرم شفاف بتواند در عین ایجاد کمترین مزاحمت های بصری در نمای ابنیه ی قدیمی مجموعه، به فضای زیرزمینی روشن که از ابتدا نیز مطلوب نظر او بود، دست یابد. در جریان تکامل این فکر، او توانست این فضا را از طریق سه راهروی زیرزمینی به سه جناح لوور مربوط نماید. این مسیرها دسترسی مستقیم بازدیدکنندگان را به قسمت های مختلف موزه میسر می ساخت. پی با بهره گیری از سه هرم شیشه ای کوچک تر که بر روی این مسیرها قرار داشت، هم نور را به داخل راهروهای زیرزمینی خود هدایت نمود و هم موجبات جهت یابی بازدیدکنندگان داخل آن ها را فراهم آورد.
در سطح زمین نیز وی با بهره گیری از استخر ها و آبنما ها، توانست موجبات سبکی هرچه بیشتر هرم شیشه ای را در کنار ابنیه ی قدیمی به وجود آورد. سه هرم کوچک با قاعده ی 7.5 متر و ارتفاع 4.5 متر در کنار هرم بزرگ اصلی در میدانی به وسعت 29000 مترمربع که با سنگ گرانیت مفروش شده، واقع شده اند.
منبع: استاتیک کاربردی تألیف دکتر محمود گلابچی